مــن

بــی** تــــو 

در غریب**ترین شهر عالمـــم . . .


بــی **مــن

تـــو در کجــای جهـانـــی

کــه نـیـسـتـی ؟ ! . . . 



موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

تاريخ : سه شنبه 22 مرداد 1392برچسب:من,تو,غریب,جهان,نیستی, | 12:4 | نویسنده : golesang199 |

او راحت از من گذشت

اگرخداهم راحت از اوبگذرد

قیامت را من بر پا میکنم



موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

تاريخ : سه شنبه 22 مرداد 1392برچسب:خدا,قیامت,من,تو,او,گذشت, | 11:22 | نویسنده : golesang199 |

 

 پیش روت بودم اما تو

نخواستی ببینی هستی

خیانت کردی بازم

روکارات چشمامو بستم

اگه به روت نیاوردم

آخه دلم پیشت گیر بود

دل آشفته ی تنهام

تو چشمای تو درگیر بود



موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

تاريخ : پنج شنبه 30 خرداد 1392برچسب:شعر,عاشقانه,غمگین,خیانت,چشم ,تو,دل, | 21:41 | نویسنده : golesang199 |


 می خواهم از تو بنویسم برای تو که در تمام لحظاتم وجود داری…

خنده هایم برای توست با تو بودن مرا شاد می کند…

و بی تو بودن مرا گریان…

تو با من هستی در حالی که در کنارم نیستی…

تو با منی چون در قلب منی.قلبم را با دنیا عوض نمی کنم…

چون تو در آنی و من تنها تو را دوست دارم خاص ترین مخاطب خاص دنیا! !



موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

تاريخ : چهار شنبه 22 خرداد 1392برچسب:میخواهم,تو,عاشقانه,شعر,گریان,قلب,من,خاص, | 14:10 | نویسنده : golesang199 |



تنهام نذارو نرو

بی تو کارم تمومه

بذار حس کنم هستی

نگات روبرومه

تنهام نذارو نرو
 

من که روبروتم

ببین آخر خطم

من  رو به سقوطم

گفتم نرو بی تو میمیرم

من از عشق تو جون میگیرم

تنهام نذار بی تو میمیرم

گفته بودم بی تو نمیشه

تورو می خوام واسه همیشه

تنهام نذار بی تو نمیشه

نشستی روبرومو حال و روزمو دیدی

دیدی اشکامو اما به من خندیدی

نشستی روبرومو به غصه هام میخندی

میخندی رو دردامو چشماتو می بندی

گفتم نرو بی تو میمیرم

من از عشق تو جون میگیرم

تنهام نذار بی تو میمیرم

گفته بودم بی تو نمیشه

تورو می خوام واسه همیشه

: تنهام نذار بی تو میمیرم

گفته بودم بی تو نمیشه

تورو می خوام واسه همیشه

تنهام نذار بی تو نمیشه


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

تاريخ : سه شنبه 21 خرداد 1392برچسب:تنها,غمگین,تو,عشق,چشماتو,اشکامو, | 22:47 | نویسنده : golesang199 |


 

زیاده خواه نیستم ! 

جاده شمال ... یک کلبه ی جنگلی

یک میز کوچک چوبی با دو تا صندلی...

کمی هیزم ... کمی آتش ... مه جنگلی 

کمی تاریکی محض ... کمی مستی ... کمی مهتاب... 

وبوی یار و ...بوی یار...بوی یار..

توباشی

من باشم  

و ... هیچ ! 

 

دنیا هم ارزانی خودشان ...

 



موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

تاريخ : جمعه 10 خرداد 1392برچسب:من,تو,یار , جنگل ,آتش, | 19:44 | نویسنده : golesang199 |