دلم واسه چشمای تو

دلم واسه دستای تو

دلم واسه حرفای تو

میمیره



موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

تاريخ : پنج شنبه 30 خرداد 1392برچسب:شعر,عاشقانه,دل,چشم,دست,حرف,میمیره, | 22:33 | نویسنده : golesang199 |

 

 پیش روت بودم اما تو

نخواستی ببینی هستی

خیانت کردی بازم

روکارات چشمامو بستم

اگه به روت نیاوردم

آخه دلم پیشت گیر بود

دل آشفته ی تنهام

تو چشمای تو درگیر بود



موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

تاريخ : پنج شنبه 30 خرداد 1392برچسب:شعر,عاشقانه,غمگین,خیانت,چشم ,تو,دل, | 21:41 | نویسنده : golesang199 |

 


به چشمهایت بگو آنفدر برایم رجز نخوانند...من اهل جنگ نیستم..

شاعرم....خیلی که بخواهم گردو خاک کنم .....شعری مینویسم..

آنوقت اگر توانستی ....مرا در آغوش نگیر....



موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

تاريخ : پنج شنبه 30 خرداد 1392برچسب:به,چشم,گردوخاک,شعر,آغوش, | 1:13 | نویسنده : golesang199 |

 


دلم گرفته تر از این نمیشود، چشمهایم خیستر از این نمیشود

تمام غمها و غصه ها در دل من جا گرفته ، میدانستم اشکهایم روزی تمام میشود

تو برای من عشق نمیشوی ، تو برایم آنچه که میخواستم نمیشوی

از همان اول هم نباید به تو دل میبستم ، میدانستم روزی تمام میشوی

تنهاتر از این نمیشوم ، یک عالمه آرزو در دلم انباشته شده ، تا ابد آرزو به دل میمانم

این تنها حسرت است که بر روی آرزوهایم نقش بسته ، نه دیگر عاشق نمیشوم

ستاره زندگی ام خاموش است ، یاد من در خاطرت فراموش است ،  

دیگر از این بدتر نمیشود!

تو چه کردی با سرنوشت من ، من که همیشه لبخند بر روی لبانم بود ،  

چه کردی با خنده های من

کاری کردی که همه را مثل تو ببینم ، هیچکس را وفادار نبینم !

حال من از این خرابتر نمیشود ، روزگار من از این بهتر نمیشود

این من هستم که تنها مانده ام در جاده های خالی زندگی ،

یک لحظه هم برنگشتی و ببینی من کجا جا مانده ام  در راه زندگی

این من هستم که عذاب میکشم و غم رهایم نمیکند ،

این تو هستی که بعد از رفتنت خاطره هایت آرامم نمیکند

چرا خاطره هایت را جا گذاشتی ، چرا اینگونه مرا تنها گذاشتی ،  

چرا بر روی قلبم پا گذاشتی !

حال من از این بدتر نمیشود... 

 

 



موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

تاريخ : دو شنبه 27 خرداد 1392برچسب:دل,چشم,حسرت,عاشق,خاطره,تنها,قلب, | 1:29 | نویسنده : golesang199 |

 

برای تو زندگی میکنم ، به عشق تو زنده هستم ، اگر نباشی دیگر نیستم
تویی که بودنت به من همه چیز میدهد، هر جا بروی دلم به دنبال تو میرود…
عشق تو ، حضور تو، به من نفس میدهد هوای بودنت
این دیگر اولین و آخرین بار است که دل بستم ، نه به انتظار شکستم ، نه منتظر کسی دیگر هستم
تو در قلبمی و تنها نیستی ، تو مال منی و همه زندگی ام هستی…
همین که احساس کنم تو را دارم ، قلبم تند تند میتپد ، به عشق تو میگذرد روزهای زندگی ام…
به عشق تو می تابد خورشید زندگی ام ، به عشق تو آن پرنده میخواند آواز زندگی ام
و این است آغاز زندگی ام ، گذشته ها گذشته ، با تو آغاز کردم و با تو میمیرم….
به هوای تو آمدن در این هوای عاشقانه چه دلنشین است ، به هوای تو دلتنگ شدن و اشک ریختن کار همیشگی من است
بودنم به عشق بودن تو است ، اگر اینجا نشسته ام به عشق این انتظار است
در انتظار توام ، تا فردا ، تا هر زمان که بخواهی چشم به راه آمدن توام
خسته نمیشود چشمهایم از این انتظار ، میمانم و میمانم از این خزان تا پایان بهار
تا تو بیایی و او که به انتظارش نشستم را ببینم ، تا چشمهایت را ببینم و دنیای زیبایم را در آغوش بگیرم
نمیتوان از تو گذشت ، به خدا نمیتوان چشم بر روی چشمهایت بست ، بگذار تو را ببینم ، تا آخرین لحظه ، تا آخرین حد نفسهایم….
نمیگویم که مرا تنها نگذار ، تو در قلبمی و هیچگاه تنها نمیمانم ، نمیگویم همیشه بمان ، تا زمانی که هستی من نیز میمانم ، اگر روزی بروی ، دنیا را زیر پا میگذارم ، نمیگویم تنها تو در قلبمی، نیازی به گفتنش نیست آنگاه که تو همان قلبمی… قلبی که تنها تپشهایش برای تو است ، زنده ماندن من به شرط تپشهای این قلب نیست ، به عشق بودن تو است !



موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

تاريخ : پنج شنبه 23 خرداد 1392برچسب:شعر,عاشقانه,چشم,انتظار,زندگی,دل,قلب,عشق, | 15:11 | نویسنده : golesang199 |