دلم واسه چشمای تو
دلم واسه دستای تو
دلم واسه حرفای تو
میمیره
موضوعات مرتبط:
برچسبها:
پیش روت بودم اما تو
نخواستی ببینی هستی
خیانت کردی بازم
روکارات چشمامو بستم
اگه به روت نیاوردم
آخه دلم پیشت گیر بود
دل آشفته ی تنهام
تو چشمای تو درگیر بود
موضوعات مرتبط:
برچسبها:
به چشمهایت بگو آنفدر برایم رجز نخوانند...من اهل جنگ نیستم..
شاعرم....خیلی که بخواهم گردو خاک کنم .....شعری مینویسم..
آنوقت اگر توانستی ....مرا در آغوش نگیر....
موضوعات مرتبط:
برچسبها:
دلم گرفته تر از این نمیشود، چشمهایم خیستر از این نمیشود
تمام غمها و غصه ها در دل من جا گرفته ، میدانستم اشکهایم روزی تمام میشود
تو برای من عشق نمیشوی ، تو برایم آنچه که میخواستم نمیشوی
از همان اول هم نباید به تو دل میبستم ، میدانستم روزی تمام میشوی
تنهاتر از این نمیشوم ، یک عالمه آرزو در دلم انباشته شده ، تا ابد آرزو به دل میمانم
این تنها حسرت است که بر روی آرزوهایم نقش بسته ، نه دیگر عاشق نمیشوم
ستاره زندگی ام خاموش است ، یاد من در خاطرت فراموش است ،
دیگر از این بدتر نمیشود!
تو چه کردی با سرنوشت من ، من که همیشه لبخند بر روی لبانم بود ،
چه کردی با خنده های من
کاری کردی که همه را مثل تو ببینم ، هیچکس را وفادار نبینم !
حال من از این خرابتر نمیشود ، روزگار من از این بهتر نمیشود
این من هستم که تنها مانده ام در جاده های خالی زندگی ،
یک لحظه هم برنگشتی و ببینی من کجا جا مانده ام در راه زندگی
این من هستم که عذاب میکشم و غم رهایم نمیکند ،
این تو هستی که بعد از رفتنت خاطره هایت آرامم نمیکند
چرا خاطره هایت را جا گذاشتی ، چرا اینگونه مرا تنها گذاشتی ،
چرا بر روی قلبم پا گذاشتی !
حال من از این بدتر نمیشود...
موضوعات مرتبط:
برچسبها:
برای تو زندگی میکنم ، به عشق تو زنده هستم ، اگر نباشی دیگر نیستم
تویی که بودنت به من همه چیز میدهد، هر جا بروی دلم به دنبال تو میرود…
عشق تو ، حضور تو، به من نفس میدهد هوای بودنت
این دیگر اولین و آخرین بار است که دل بستم ، نه به انتظار شکستم ، نه منتظر کسی دیگر هستم
تو در قلبمی و تنها نیستی ، تو مال منی و همه زندگی ام هستی…
همین که احساس کنم تو را دارم ، قلبم تند تند میتپد ، به عشق تو میگذرد روزهای زندگی ام…
به عشق تو می تابد خورشید زندگی ام ، به عشق تو آن پرنده میخواند آواز زندگی ام
و این است آغاز زندگی ام ، گذشته ها گذشته ، با تو آغاز کردم و با تو میمیرم….
به هوای تو آمدن در این هوای عاشقانه چه دلنشین است ، به هوای تو دلتنگ شدن و اشک ریختن کار همیشگی من است
بودنم به عشق بودن تو است ، اگر اینجا نشسته ام به عشق این انتظار است
در انتظار توام ، تا فردا ، تا هر زمان که بخواهی چشم به راه آمدن توام
خسته نمیشود چشمهایم از این انتظار ، میمانم و میمانم از این خزان تا پایان بهار
تا تو بیایی و او که به انتظارش نشستم را ببینم ، تا چشمهایت را ببینم و دنیای زیبایم را در آغوش بگیرم
نمیتوان از تو گذشت ، به خدا نمیتوان چشم بر روی چشمهایت بست ، بگذار تو را ببینم ، تا آخرین لحظه ، تا آخرین حد نفسهایم….
نمیگویم که مرا تنها نگذار ، تو در قلبمی و هیچگاه تنها نمیمانم ، نمیگویم همیشه بمان ، تا زمانی که هستی من نیز میمانم ، اگر روزی بروی ، دنیا را زیر پا میگذارم ، نمیگویم تنها تو در قلبمی، نیازی به گفتنش نیست آنگاه که تو همان قلبمی… قلبی که تنها تپشهایش برای تو است ، زنده ماندن من به شرط تپشهای این قلب نیست ، به عشق بودن تو است !
موضوعات مرتبط:
برچسبها: